حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …
حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت
تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . . .
حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد…
هر بار که برای خرید می رفت,کلی تخفیف می گرفت.می گفتتو خرید بلد نیستی!یه بار با من بیا;برات یه تخفیف حسابی می گیرم.
آن روز با فروشنده جوان,با ناز و کرشمه از هر دری حرف زد وخندید.نیم ساعت بعد ,پس از فروش حیا و نجابتش توانست مانتو را با ده هزار تومان تخفیف بخرد!
استشمام رایحه تو لیاقت می خواهد,نگاه های هرزه مانند علف هرز جلویرشد گل وجودت را می گیرند!
در شب قدر
مهمتر از "بیداری کشیدن"،
"بیدار شدن" است.
دعا کنید که بیدار شویم......
گر نهادی تاج قرآنی به سر
یا نهادی سر به سجده تا سحر
دل شکست و آمدت اشک بصر
زیر لب آهسته نامم را ببر
التماس دعا
زبان تنها عضویست که
هم رنج بی پایان به همراه دارد
وهم گنج بی پایان
بیایید حواسمان باشد که: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ "ﺯباﻥ "ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ و
ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ و با ﻫﻤﯿﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ و ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ و ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸوداز جدایی ها جلوگیری کرد و
با همین زبان میشود جدایی انداخت .
با همین زبان میشود آتش زد
و با همین زبان میشود آتش را خاموش کرد
حواسمان به دلهایمان باشد: "آلوده اش نکنیم"
بیاید ارزش این را بدانیم که: نبودنها،دوربودنها و ندیدنها
هرگزبهانه ای نمیشودبرای از یاد بردن دوستان
لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم ،
کافیست همدیگر را قضاوت نکنیم !
لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم ،
کافیست بهم آزار نرسانیم …
حتی لازم نیست یکدیگر را دوست داشته باشیم ،
فقط کافیست دشمن هم نباشیم …
در کنار هم شاد بودن و با آرامش زیستن ،
سخت ساده است … !
خدایا ...
رمضان ماه مهمانی توست ...
سفره ات هر روزِ سال پهن بوده ،
ولی این روزها ، پذیرایی ها ویژه است ...
از خوان گسترده ات چشم و دلی سیر میخواهم ...
شکم سیر را هر روز قبل از رمضان مرحمت نموده ای ...
الهی شکر
خدایا کمک کن چترِ گناه را در بارانِ رحمتِ رمضانت بسته نگه داریم ...
آری ؛ چترها را باید بست ، زیر باران باید رفت ...
دخلشان را آوردند ؛
برای عده ای دخلی پر از خوبی ... و برای عده ای دیگر دخلی پر از بدی ...
دیر یا زود دخل ما را هم خواهند آورد ؛
مراقب باشیم دخلمان را از چه پر میکنیم ،
وگرنه واقعا دخلمان آمده...
یک توصیه:وقتی نزدیک افطارزنگ درخونتون رومیزنن برای بازکردن درعجله نکنید؛چون ممکنه برخلاف تصورتون نذری نباشه...!!
اینطوری اگه فقیرپشت درباشه
وقتی بخواین درروبه روش ببندید حداقل اونایی که ازتوآسمون نگاهتون میکنن نمیگن:((نگاه کنین چطوربرای شکمش خوشحال میدویدوحالاکه می بینه بجای گرفتن بایدبده چه باناراحتی در رو روی بنده ی خدا می بنده...))
واقعاخیلی زشته اهل آسمون بهت بگن :((شکمو))
راه حل:بایک لبخند حتی زورکی دررونیمه بازبذارین وبرین ازصندوق صدقات توی خونتون پول بردارین وبه اون بنده ی خدابدین.
نکته:شایدپیش خودتون فکرکنین این بیچاره دروغ میگه وبه جای یکم،خیلی زیرخط فقرفرهنگیه ولی اینش دیگه به خدامربوطه وبه شمامربوط نیس چون شماوظیفتونوانجام دادین وبرای اون بنده ی زیرخط فقرفرهنگی،گناه دروغ وسوء استفاده ازدل های مهربون و.... مینویسه وروزقیامت چندبرابروجه داده شده پس داده خواهدشد.
خدایا
یک عمر زندگی کردیم
یک لحظه بیخیالمون نشدی ..
بقیشم تحمل کن ..
بیخیالمون نشو ..
هرچی باشیم .. بدترین بدترین ها هم باشیم ..
امیدمون فقط تویی ..
فقط تو ..
مهربانم شکرت ..
یــــوســــف آل نـــبــى در چـــاه شد |
قــعــر زنــدان جلــوه گـاه ماه شد |
آنــچــنـــان زنـــدان او تــــاریـــك بــود |
كز سیاهى روزها شب مـى نمود |
روز و شـب در سجـده و تـكـبـیــر بـود |
پــاى او در حلــقــه زنــجـیــــر بود |
بـارهــا مى گــفـــت اى پـــروردگـــار |
اى انیــس بـى كسان در شام تار |
گرچه جسمم آب مى گردد چون موم |
بــوده ایــن خلـوتـگه عشق آرزوم |
تـا كنــم آن را عبـــادتــگـــاه خــویـش |
در خفا سوزم به اشك و آه خویش |
گـرچـه زنــدان چـون شب دیـجــور بود |
در حقـیـقــت لمـعـهاى از نــور بود |
بــود زنـدان هـمــچــون یـك ابـر سیاه |
در میــان بــگــرفـتـه آن تـابنده ماه |
تـا كـه موسى شد در آن زندان مقیم |
گشت زنــدان طــور موساى كلیم |
طرح درس سالانه فارسی هفتم
فروغ صبح دانایی انیس روز نادانی چگونه پاس دارم تورا اینك كه می دانم خدا هم نیز چون من تورا بسیار دوست می دارد من هم چون خدایم تو را دارم با سپاس بی حد.... روزت مبارک
پدرم ،سلام
ازاسمان چه خبر؟
میهمانی خدا تمام نشد که برگردی؟
پدرعزیزم ،روزت مبارک
مراببخش که نیستم تا دستانت را به رسم ادب
بردبده بگذارم
پدرجان آغوش تو امن ترین جای جهان بود
که تجربه ی دوباره اش آرزو شد
شد باز به روی خلق، باب برکات
ای غرق گنه رسید کشتی نجات
زن دست به دامان جواد و بفرست
بر احمد و آل او دمادم صلوات
مادری دارم آرام
بی پروا از سکوت آب ها
شوقش از برگ درختان افزون
نگاهش لطیف تر از انوار بهار
کلامش آفتاب ،صدایش باران
مادری دارم که خواندن نمی دانست
ولی درس زندگی آموخت
آموخت که چگونه گل را شاد کنم
عشق را بفهمم
دشت دل را خوشه خوشه پر کنم از گل شقایق
آموخت که چگونه دوست بدارم زندگی را
امشب دل سنگ کوچه ها می گرید
یک شهر،خموش و بی صدا می گرید
تشییع جنازه غریب زهراست
تابوت به حال مرتضی می گرید
معنی لغات وآرایه های فصل اول پایه هشتم
قیصرامین پور
زمین را بیارایید و ثانیه ها را در عطر شکوفه های عشق بپیچید.
هلهله کنید و پای بکوبید که اینک، یازدهمین فصل کتاب شیعه
با دست های سبز مردی از تبار ملکوت، ورق می خورد
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد . . .
.
نمونه سوال پایه هفتم
تعداد صفحات : 2